تهران پیش از این که مثل امروز هویتی چند فرهنگی بیابد، برای خودش شخصیتی مستقل داشت. یعنی از زمانی که آقا محمد خان قاجار تصمیم گرفت پایتخت حکومتش تهران باشد، تا پیش از سیل مهاجرت مردم به این شهر در دوره پهلوی دوم، پایتخت سیاسی ایران دارای هویت فرهنگی کاملاً متمایزی از دیگر نقاط کشور بود که از یکی از نمادهای به یادگار مانده آن دوران را می توان در آواز خاص تهران قدیم جستجو کرد.

این سبک که به "آواز کوچه باغی" یا "باباشمل" معروف است معمولاً توسط داش مشدی ها و لوطی ها خوانده می شد. آنان آخر شب و در حال عبور از کوچه ها نوعی آواز برگرفته از موسیقی دستگاهی می خواندند که بعدها به عنوان "بیات تهران" هم معروف شد. شاید بتوان گفت این گونه ترانه ها، نمونه وطنی آوازهای سیاه پوستان آمریکا در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی باشند.

ادیب و روشنفکر محمدعلی فروغی (ذکاءالملک)

ادیب و روشنفکر محمدعلی فروغی (ذکاءالملک)

آواز بیات تهران تافته جدا بافته ای از موسیقی دستگاهی ایران نیست. حتی فواصل مخصوص و گوشه های اختصاصی هم ندارد. در واقع یک لهجه ویژه برخاسته از فرهنگ جنوب شهر تهران و شهرستان ری است. به كار بردن ادوات كلامى نظیر "امان امان" و "اى روزگار" از مهم ترین ویژگی خوانش آوازی آن می باشد.

جواد بدیع زاده

جواد بدیع زاده

اولین کسی که رسماً در این سبک خواند جواد بدیع زاده خواننده ترانه مشهور خزان عشق (شد خزان) بود.

صفحه رسمی بیات تهران را در سال ۱۳۱۴ در حلب سوریه با همراهی ویلن «صبا» ضبط کرد که روی اول صفحه، دعای عاشق و روی دوم آن، نفرین عاشق نام دارد که اشعارش از «شاهد کفاش خراسانی» است.

عباس قادری

عباس قادری

بدیع زاده در کتاب خاطراتش (از گلبانگ محراب تا بانگ مضراب) ماجرای ضبط اولین صفحه رسمی بیات تهران را اینگونه شرح می دهد:

شبی که در تدارک سفر بیروت و حلب برای ضبط چند صفحه بودم در منزل مهمان داشتم . مهمانان عبارت بوده اند از: ذکاءالملک فروغی، ملک الشعرا بهار، سید کاظم خان اتحاد مدیر روزنامه امید، ابوالحسن صبا، حبیب سماعی و حسین یاحقی.

بدیع زاده آن شب به سبک داش مشدی های تهران، غزلی از سعدی می خواند. پس از پایان آواز، فروغی ضمن تشویقش به او می گوید: «این هم طرز مطلوبی از خواندن است... ولی نکته ای را باید تذکر بدهم و آن این است که اولاً این رقم آواز را با شعر سعدی و حافظ و این قبیل گویندگان نباید خواند، بلكه‌ جایز است‌ بگویم‌ آواز خسته‌ دلان‌ به‌ علاوه‌ با اشعاری‌ كه‌ حالت‌ درونی‌ آنها را نشان‌ می‌دهد، باید خواند.

مثل‌ مخمسات‌ و مسمطات‌ وحشی‌ یا بهتر یگویم‌ «شاهد كفاش‌ خراسانی‌» كه‌ شاعری‌ است‌ سوخته‌ دل‌ و اشعاری‌ به‌ نام‌ دعای‌ عاشق‌ و نفرین‌ عاشق‌ دارد.

و دوم اینکه این رقم آواز یکی از آوازهای سنتی قدیم است و نباید گفت آواز باباشمل بلکه این آواز هم همان آوازهای قدیم که به نام بیات معروف است مثل بیات اصفهان، بیات ترک، بیات کرد و بیات های دیگر. باید بگویید بیات ری که در واقع می رساند که اهل ری در قدیم، در کوچه و بازار، این رقم آواز می خواندند و یا لااقل بگویید بیات تهران».

ایرج

ایرج

بعد از بدیع زاده افرادی نظیر سعادتمند قمی، دلکش، پرویز خطیبی، حسن شهرستانی، عباس قادری، ایرج، مرشد ولی الله ترابی، عبدالعلی همایون، مرتضی احمدی و عزت الله انتظامی این سبک را رواج دادند (البته دلکش صرفاً خواننده این سبک نبود).

مرتضی احمدی

مرتضی احمدی

حسن شهرستانی ملقب حسن خشتک

حسن شهرستانی (حسن خشتک)

بعد از زنده یاد جواد بدیع زاده این سبک از آواز خوانی را رواج داد حسن شهرستانی معروف به حسن خشتک بود.

حسن شهرستانی سبکی از غزلخوانی را اجرا می کرد که بسیار دلنشین بود وبنام «غزل خراباتی» شناخته میشد. دیری نپایید که نام او در شهر پیچید و او کم کم سر از نمایشنامه ها درآورد تا در آنها نقش غزلخوان را ایفا کند. با استقبال مردم از صدا و سبک او، کاستها نیز با نام غزل خراباتی حسن شهرستانی (حسن خشتک) پر شد و به بازار آمد.

مرشد ولی الله ترابی

مرشد ولی الله ترابی

به درستی نمی توان بستر جاری شدن این شیوه آواز خوانی را گوشه یا دستگاه خاصی عنوان کرد. زیرا با ویژگی های یاد شده، خواننده زبردست می تواند در هر کدام از گوشه های موسیقی ایرانی، جوری بخواند که منظور ما حاصل شود.

اما بیشتر خوانش ها، در درآمد سه گاه، گوشه مخالف سه گاه و گوشه بیات راجه هستند.و همچنین در نمونه های صوتی حاضر، تفاوت لهجه محسوسی در برخی نسبت به دیگری شنیده می شود. برای مثال کمی لحن عربی خوانی عباس قادری کاملاً روشن است یا در نمونه مدهبی اجرا شده توسط حسین بهاری، لحن خاص موسیقی آوازی محافل مذهبی تهران هم شنیده می شود.