جشن مهرگان متعلق به فرشته بزرگ مهر است و برابر با مهرروز (شانزدهم مهر) است.
اين جشن فرخنده و زيبا در گذشته ميان ايرانيان مقامی بسيار ارجمند در حد نوروز داشت و همانگونه که ايرانيان نوروز را بواسطه پايان سرما و آغاز بهار جشن می گيرندمهرگانرا نيزدر نيمه سال و با پايان فصل گرما و شروع سرما جشن می گرفتند .
مهرگان به دو جشن مهرگان کوچک که در ۱۶ مهر برگزار میشد و متعلق به خواص بود و مهرگان بزرگ که در ۲۱ مهر که برای عوام بود تقسیم میشد.
آداب و رسوم آن بسيار شبيه به نوروز است و همانطور که نوروز را به پادشاه افسانه ای ايران جمشيد نسبت می دهند مهرگانرا نيز به فتح و پيروزی فريدون ديگر قهرمان ايرانی بر ضحاک نسبت داده می شود ولی در حالت کلی چون ايزد مهر نزد کليه اقوام آريايی سابقه ای ديرين دارد و قديميترين آيين آرياييان می باشد .
دلیل برگزاری جشن مهرگان در آغاز مهرماه و اصولاً نامگذاری نخستین ماه فصل پاییز به نام مهر، در این است که در دورههایی از دوران باستان و از جمله در عصر هخامنشی، آغاز پاییز، آغاز سال نو بودهاست و از همین روی نخستین ماه سال را به نام مهر منسوب کردهاند.
میدانیم که سال زراعی از اول پاییز آغاز و در پایان تابستان دیگر خاتمه میپذیرد. قاعدهای که هنوز هم در میان کشاورزان متداول است و در بسیاری از نواحی ایران جشنهای فراوان و گوناگونی به مناسبت فرارسیدن مهرگان و پایان فصل زراعی برگزار میشود. در این جشنها گاه ترانههایی نیز خوانده میشود که در آنها به مهر و مهرگان اشاره میرود. شاید بتوان شیوه سال تحصیلیِ امروزی را باقیمانده گاهشماری کهن میترایی/ مهری دانس
سفره جشن مهرگان
در میان خوان یا سفره مهرگانی که از پارچهای ارغوانی رنگ تشکیل شده بود؛ گل «همیشه شکفته» مینهادند و پیرامون آنرا با گلهای دیگر آذین میکردند. امروزه نمیدانیم که آیا گل همیشه شکفته، نام گلی بخصوص بوده است یا نام عمومیِ گلهایی که برای مدت طولانی و گاه تا چندین ماه شکوفا میمانند.
در پیرامون این گلها، چند شاخه درخت گز، هوم یا مورد نیز مینهادند و گونههایی از میوههای پاییزی که ترجیحاً به رنگ سرخ باشد به این سفره اضافه میشد. میوههایی مانند: سنجد، انگور، انار، سیب، به، ترنج (بالنگ)، انجیر، بادام، پسته، فندق، گردو، کُـنار، زالزالک، ازگیل، خرما، خرمالو و چندی از بودادهها همچون تخمه و نخودچی.
گیاه «هوم » از خانواده افدرا
دیگر خوراکیهای خوان مهرگانی عبارت بود از آشامیدنی و نانی مخصوص.
نوشیدنی آرام بخش باستانی از عصاره گیاه «هَـئومَـه/ هوم» که با آب یا شیر رقیق شده بود.
گیاه هوم از خانواده افدرا است و در تمامی فصول میروید. آدرنالین گیاهی موجود در هوم و نوشیدنی آن خاصیت تسکینبخشی بهنگام درد دارد و نوعی مسکن طبیعی و نیرومنداست .
همه باشندگان جشن، به نشانه پیمان از آن مینوشیدند.
نانِ مخصوص مهرگان از آمیختن آرد هفت نوع غله گوناگون تهیه میگردید. غلهها و حبوباتی مانند گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن.
دیگر لازمههای سفره مهرگان عبارت بود از: جام آتش یا شمع ،شکر، شیرینی، خوردنیهای محلی و بویهای خوش مانند گلاب.
آنان پس از خوردن نان و نوشیدنی، به موسیقی و پایکوبیهای گروهی میپرداختهاند. سرودهایی از مهریشت را با آواز میخواندند .شعلههای آتشدانی برافروخته پذیرای خوشبوییها (مانند اسپند و زعفران و عنبر) میشد.
هر دو جشن مهرگان و نوروز از آثار درخشان و جاودان ايران زمين هستند و برماست که اين دو ميراث گرانقدر نياکانمان را همچون دو گنجينه گرانبها سينه به سينه و نسل به نسل انتقال دهيم چرا که هويت و پهنای مرز ايران زمين را اين دو جشن به وضوح نشان می دهد و هر کجا نوروز و مهرگان جشن گرفته شود آنجا ايران است و هر که ايندو جشن با شکوه و زيبا را برگزار کند ايرانی. مهرگان و نوروز در کنار يکديگر هزاران سال است که همانند دو ستون محکم و استوار پايه های استقلال و فرهنگایرانی را حفظ نموده اند.
جشن مهرگان در شعر بسیاری از شاعران بازتاب پیدا کرده است و اطلاعات ارزشمندی در مورد مهرگان در اختیار قرار میدهند. شاعرانی همچون فردوسی، رودكی، فرخی، دقيقی، عنصری، ناصرخسرو، منوچهری در دیوان خود در مورد این جشن شعر سرودهاند.
شعر فردوسی در مورد جشن مهرگان
حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاعر حماسهسرای ایران در شاهنامه مهرگان را بهعنوان روزی معرفی میکند که پادشاه بزرگ و دادگر ایرانی فریدون آن را برای تاجگذاری و شروع فرمانروایی خود، برگزیده است.
فریدون چو شد بر جهان کامگار / ندانست جز خویشتن شهریار
به رسم کیان تاج و تخت مهی / بیاراست با کاخ شاهنشهی
به روز خجسته سر مهرماه / به سر برنهاد آن کیانی کلاه
زمانه بیاندوه گشت از بدی / گرفتند یک سر ره ایزدی
می روشن و چهرهی شاه نو / جهان گشت روشن سر ماه نو
بفرمود تا آتش افروختند / همه عنبر وزعفران سوختند
پرستیدن مهرگان دین اوست / تنآسانی و خوردن آیین اوست
کنون یادگار است ازو ماه مهر / بکوش و به رنج ایچ منمای چهر