رخشندهٔ اعتصامی معروف به پروین اعتصامی در ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ خورشیدی در شهر تبریز به دنیا آمد.
پروین آخرین فرزند خانواده بود و سه برادر بزرگتر از خود به نامهای ابوالحسن، ابوالفتح و ابوالنصر داشت.
پدرش یوسف اعتصامی ملقب به اعتصامالملک از نویسندگان و دانشمندان نامدار ایرانی بود که اولین چاپخانه را در تبریز بنا کرد و مدتی هم نمایندهی مجلس شورای ملی ایران شد.
اعتصام الملک مسئولیتهای فرهنگی بسیاری نظیر اداره کتابخانه مجلس شورای ملی را بر عهده داشت.
وی از رجال نامی و نویسندگان و مترجمان مشهور اواخر دورهٔ قاجار بود و مادرش اختر اعتصامی،زنی با طبع لطیف که خانه داری میکرد.
پدر پروین اعتصامی
خانواده او اهل مطالعه بود و پروین از کودکی با مطالعه آشنا بود ومطالب علمی و فرهنگی به ویژه ادبی را از لابه لای گفت و گوهای آنان در می یافت.
در کودکی با خانواده به تهران آمد و زیرنظر پدر و به سبب رفت و آمد ادیبان و شعرای آن دوره همچون سید نصرالله تقوی، دهخداو ملک الشعراء بهار و ... به منزل ایشان با افکار نخبگان ادب عصر خود آشنا و به بلوغ فکری و فرهنگی دست یافت.
در ۱۱ سالگی به دیوان اشعار فردوسی، نظامی، مولوی، ناصرخسرو، منوچهری، انوری، فرخی که همه از شاعران بزرگ و نام آور زبان فارسی به شمار می آیند، آشنا بود.
برخی از زیباترین شعرهایش مربوط به دوران نوجوانی، یعنی یازده تا چهارده سالگی او می باشد، شعر «ای مرغک» و ” گوهر و سنگ ” در ۱۲ سالگی سروده شده است.
شعر «ای مرغک» در مجله بهار به چاپ رسیده است.
ملک الشعرای بهار
اعتصامی تحصیلات دبیرستان خود را در یک مدرسه آمریکایی دخترانه با نمرهای ممتاز به پایان رساند. استادان اعتصامی باور داشتند که او از همکلاسیهای خود، دانش و معلومات بیشتری دارد. همچنین مهارت پروین در زبان انگلیسی بهجایی رسیده بود که در بزرگسالی توانست ۲ سال ادبیات فارسی و انگلیسی تدریس کند.
او در خرداد ۱۳۰۳ در جشن فارغالتحصیلی که در مدرسه برپا شد یک سخنرانی دربارهی وضع نامناسب و سیاه اجتماعی، بیسوادی و بیخبری زنان ایران کرد.
این سخنرانی بهعنوان اعلامیهای در زمینهی حقوق زنان، در تاریخ معاصر ایران اهمیت زیادی پیدا کرد.
به گفتهی دوستان و اطرافیان، پروین زنی مهربان و خوشرفتار بود که کمحرف میزد و بیشتر فکر میکرد. او را چنین توصیف کردهاند که در معاشرتها و گفتوگوهای خود پاک عقیده، ساده و با متانت بود و به قدری فروتنانه رفتار میکرد که نزد همه ارج و قرب داشت.
پروین در تیرماه سال ۱۳۱۳ با پسرعموی خود که افسر پلیس و رئیس شهربانی کرمانشاه بود ازدواج کرد. اما این ازدواج به دلیل اختلافات فرهنگی پروین با همسرش در مدت زمان کوتاهی به متارکه و جدایی انجامید، همسر او یکی از صاحبمنصبان نظامی در غرب کشور بود و نمیتوانست روحیات پروین را درک کند.
مجموعه اشعار پروین که بعد از جدائی او از همسرش به چاپ رسید بیش از صد و پنجاه قصیده، قطعه ، غزل و مثنوی را شامل میشد.
عمده اشعاربه سبک مناظره سروده شده و پروین را استاد سبک مناظره در شعر فارسی میدانند..
زبان و بیان روان و ساده پروین، زیبایی و ماندگاری این اشعار را مضاعف ساخته است.
بخش قابل توجهی از اشعار پروین جنبه آموزشی دارند و دارای پندهای اخلاقی هستند، میتوان گفت که این قطعات متاثر از سبک عراقی و ناصر خسرواند.
مناظرههای موجود در دیوان پروین نیز بخش دیگر آثار او هستند که عناصر فراوانی از طبیعت و اشاره به سرشت انسانها در این مناظرهها وجود دارد. این مناظرهها بیشتر از سعدی الگوبرداری شدهاند.
شعرهای پروین پیش از چاپ به صورت مجموعه و کتاب، در مجلهٔ بهار و منتخبات آثار از ضیاء هشترودی و امثال و حکم دهخدا، چاپ میشدند.
پس از منتشر شدن دیوان اعتصامی، مردم استقبال فراوانی از اشعار او کردند به شکلی که کتاب دیوان پروین اعتصامی در مدتی کوتاه میان مردم خوانده میشد و با توجه به وضعیت آن زمان باور اینکه این اشعار را یک زن سروده باشد برایشان سخت بود. ملک الشعرای بهار بر چاپ اول دیوان پروین، مقدمهای ارزشمند نوشت که در آن به ماهیت شعر او اشاره میکرد. در سالهای اخیر دیوان این شاعر بزرگ از زبان فارسی به عربی ترجمه شده است، خوانندگان فارسی و عربی زبان این دیوان، اشعار او را تحسین میکنند.
موفقیت اولین چاپ دیوان اشعار او سبب پیدایش زمینه برای چاپهای بعدی شعرهای او شد.
برخی از دوستان پروین اعتصامی معتقدند که اعتصام الملک تمایل نداشت تا دیوان اشعار دخترش منتشر شود، چرا که فضای مردسالانه حاکم بر ادبیات ایران، میتوانست منجر به رنجش دخترش گردد.
پروین پس از انتشار اولین مجموعه شعری خود ، برای مدتی در کتابخانهٔ دانشسرای عالی تهران به شغل کتابداری به کار پرداخت.
درفضای سنتی آن روز، مدیریت یک کتابخانه بزرگ، تابو شکنی بزرگی محسوب میشد. اما پروین توانست به خوبی از پس این کار بربیاید و تحولی عظیم در نحوه مدیریت این کتابخانه ایجاد کند.
استادان و دانشجویان این مرکز، از عملکرد پروین بسیار رضایت داشتند، اما پروین پس از تحمل مشکلات زیاد در زندگی خود و روحیه انزواطلبانهاش از کار در کتابخانه دانشسرا استعفا داد.
عمومارسم است که دولت، دانشمندان و بزرگان علم و ادب را طی برگزاری مراسمی خاص، مورد ستایش و احترام قرار می دهد. در چنین مراسمی وزیر یا مقامی بالاتر، مدالی را که نشانه سپاس، احترام و قدردانی دولت از خدمات علمی و فرهنگی فرد مورد نظر است، به او اهدا می کند، وزارت فرهنگ در سال ۱۳۱۵ مدال درجه سه لیاقت را به پروین اعتصامی اهدا کرد ولی او این مدال را قبول نکرد.
خدمات ارزنده و نبوغ فوقالعاده پروین در ادبیات سبب شد تا به پیشنهاد رضا خان از او برای ورود به دربار و تدریس به ملکه و ولیعهد وقت دعوت شود ولی او نپذیرفت.
روحیه و اعتقادات پروین اعتصامی به گونه ای بود که به خود اجازه نمی داد در چنین مکان هایی حاضر شود. او ترجیح می داد در تنهایی و سکوت شخصی اش به مطالعه بپردازد.
خانه موزه پروین اعتصامی در تبریز
اعتصامی تخلص «پروین» را برای خود انتخاب کرد که تا آن زمان نامی مرسوم برای دختران نبود. بعدها نام خود را از رخشنده به پروین تغییر داد؛ چنانچه در شناسنامهاش مشاهده میشود.
ماجرا به اینجا ختم نشد و مجبور شد در شعری، توضیح بدهد که پروین، نامی دخترانه است:
بهار ماهنامهای بود از یوسف اعتصامی، پدر پروین اعتصامی با شصت و چهار صفحه که در دو دوره، ۹۰–۱۲۸۹ و ۱–۱۳۰۰، منتشر شد.
پروین اعتصامی، پس از کسب افتخارات فراوان و درست در زمانی که برادرش ابوالفتح اعتصامی، دیوانش را برای چاپ دوم آن آماده می کرد، ناگهان در روز سوم فروردین ۱۳۲۰ بستری شد پزشک معالج او، بیماریاش را حصبه تشخیص داده بود، اما در مداوای او کوتاهی کرد و متأسفانه زمان درمان او گذشت و شبی حال او بسیار بد شد و در بستر مرگ افتاد.
در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ در سن ۳۴ سالگی در تهران درگذشت.
پروین اعتصامی از جمله شاعرانی است که سرودهای برای ثبت روی سنگ مزار خود قبل از مرگش آماده کرده بود، که معلوم نیست در چه زمانی سروده بود.
این قطعه را بر سنگ مزارش نقش کردند
آنچنانکه یاد و خاطره اش در دل مردم نقش بسته است،
یادش گرامی
اشعارش در قلب و جان ایران ماندگار