اشکها و لبخندها

(به انگلیسی: The Sound of Music )

فیلم موزیکال سال ۱۹۶۵ به کارگردانی رابرت وایز و با بازی جولی اندروز و کریستوفر پلامر است. ترانه‌های این فیلم را راجرز و هامرستاین، زوج آهنگساز آمریکایی ساخته‌اند و فیلمبرداری آن در زالتسبورگ اتریش و باواریا در آلمان غربی و همچنین در استودیوی فاکس قرن بیستم در کالیفرنیا انجام شده‌است. فیلم در تاریخ ۲ مارس ۱۹۶۵ در آمریکا منتشر شد.

کتابی به قلم ماریا مادر خانواده با عنوان داستان خوانندگان خانواده فون تراپ که در سال ۱۹۴۹ منتشر شد، منبع الهام نمایشنامه موزیکال و بعدها ساخت فیلم «اشک‌ها و لبخندها» بود.


رابرت وایز کارگردان سینما و برنده جایزه اسکار

کریستوفر پلامر و جولی اندروز

جولی اندروز

جولیا رابرترز

کریستوفر پلامر

کریستوفر پلامر

بخش بزرگی از داستان و فیلم‌نامه برگرفته از وقایع حقیقی هستند که در سال ۱۹۳۸ میلادی در شهر زالتسبورگ اتریش اتفاق افتاده‌اند و داستان یک معلم خانگی با بازی جولیا اندروز را دهه ۱۹۳۰ میلادی روایت می کند.

ماریا دختر جوانی که در صومعه زندگی می‌کند و داوطلب راهبه شدن است، عاشق رقص و آواز است. راهبه مسئول او وی را برای سرپرستی فرزندان کاپیتان بیوه «فون تراپ» انتخاب کرده و او را به منزل ایشان می‌فرستد.ماریا سعی می‌کند با آن مهربانی و انرژی مثبت ذاتی و سرخوشی و سبک‌بالی درونی‌اش، بچه‌ها را به خود علاقه‌مند کند تا شاید تجربه تلخ مرگ مادر و پرستارهای مختلف پیشین را فراموش کنند.

بازیگران اشک ها و لبخندها

ماریا مدیریت خانه و سرپرستی از هفت فرزند کاپیتان را بر عهده گرفته و به مرور عاشق فون تراپ میشود. مدتی بعد گئورگ و ماریا ازدواج کرده وپس از به دنیا آمدن دو فرزند دیگر، خانواده آنها گسترش یافت.

فرزندان خانواده فون تراپ قبل از ورود ماریا به زندگی آنها اهل موسیقی بودند. یوهانس می گوید: مادرم انرژی و مشوق اصلی بود که کار موسیقی بچه ها را بهتر کرد و ما را به سطح تقریبا حرفه ای ارتقا داد.که به شاگردانش آواز خواندن یاد می دهد.

در این بین موضوع الحاق کشور اتریش به آلمان پیش‌آمد و ارتش آلمان فون تراپ را به خدمت فراخواند ولی او مخالفت خود را اعلام کرد و ارتش آلمان نازی او را تحت تعقیب قرار داد… فون تراپ تصمیم گرفت با بچه‌ها و ماریا از راه سوئیس به ایالات متحد آمریکا فرار کند.خانواده آنها پیش از جنگ جهانی دوم مجبور به فرار می شوند.....

ماریا فون تراپ

آنها اجرای برنامه های موسیقی را در آمریکا از سر گرفتند و ادامه دادند و بعدها در ورمونت یک مزرعه خریدند. این خانواده در ورمونت هنوز هم یک هتل دارد.

ماریا فون تراپ تا پایان عمر در ورمونت، شهری که این خانواده پس از مهاجرت به آمریکا در آنجا زندگی کردند ماند. در سال ۱۹۴۷ جرج پدر خانواده درگذشت و ماریا به تنهایی مجبور شد از9 فرزند خانواده سرپرستی کند. در همان سالها کتابی در باره زندگی خودش نوشت که یکی از پرفروش ترین کتاب ها شد و بعدها رابرت وایز از روی آن فیلم آوای موسیقی ساخت.


این فیلم علیرغم نقدهای منفی در زمان اکرانش، توانست رکورد فروش تاریخ سینما را تا زمان خودش بشکند و نامزد ده جایزه اسکار شود و پنج جایزه اسکار را به دست آورد. جولیا اندروز (ماریا فون تراپ) درباره موفقیت این فیلم میگوید:
«این فیلم در اذهان باقی ماند چون خیلی خوب ساخته شده است و موزیک زیبایی دارد. عوامل باشکوهی همچون چشم انداز زیبا و کوهها و بچه ها همراه با سرنوشتی مخاطره انگیز و داستانی عاشقانه هم به این امر کمک کرده اند. فکر کنم که فیلمهای موزیکال ویژه هستند و سطح آنها با داشتن موزیک در کنار داستان بالا می رود.»

یونانی فون تراپ و جولی اندروز

یونانی فون تراپ و جولیا اندروز

یوهانس فون تراپ کوچکترین پسر این خانواده است. او می گوید: شاید همه بیننده ها فکر می کردند که فیلم اشک‌ها و لبخندها یک تصویر دقیق و واقعی از همه ماجراهای زندگی ما بود ولی اینطور نیست چون یک پرداخت داستانی و سینمایی است. در حقیقت این فیلم یک نسخه اقتباسی هالیوود از نمایشنامه موزیکالی بود که خود آن نیز اقتباسی بود از یک فیلم آلمانی که سال ها پیش بر اساس کتابی به قلم مادر من ساخته شده بود. در هر یک از این اقتباس ها بخشی از واقعیت حذف و کم رنگ شده و به جای آن عناصر داستانی و سینمایی افزوده شده بود.

علی کسمایی

زنده یاد علی کسمایی - پدر دوبله ایران

خیلی از دوستداران فیلم، در زمان نمایش‌اش در سال ۱۳۴۴، بچه یا نوجوان بوده‌اند. اینجا، فیلم در سینما دیاموند به نمایش درآمد. اشکها و لبخندها، در واقع، فیلم افتتاحیه سینما دیاموند، نزدیک استادیوم امجدیه بود.

شرایط دیده شدن فیلم و بعد دوبله عالی فیلم به فارسی، صدای ژاله کاظمی به جای ماریا و تهامی نژاد به جای فن تراپ، و فارسی کردن همه ترانه‌ها (که برای اولین بار در ایران انجام می‌شد و درباره‌اش بسیار نوشته‌اند)، بی شک یک از عوامل مهم این تأثیرگذاری غریب است.

ابوالحسن تهامی نژاد

ابوالحسن تهامی نژاد صداپیشه، گویندهٔ حرفه‌ای آنونس، مدیر دوبلاژ و مترجم ایرانی

ژاله کاظمی

ژاله کاظمی دوبلور، گوینده، مجری تلویزیونی و نقاش ایرانی

۳۸ منتقد و نویسنده سینمایی، در یک نظرخواهی برای انتخاب بهترین‌های تاریخ دوبله ایران که توسط ماهنامه سینمایی فیلم در اسفندماه ۱۳۸۴ انجام شد، دوبله این فیلم را به عنوان برترین دوبله فارسی برای یک فیلم خارجی انتخاب نمودند.

دوبله فارسی این فیلم با مدیریت دوبلاژ علی کسمایی در سال ۱۳۴۵ در استودیو دماوند به مدیریت «روبیک گریگوریانس» انجام شد. اجرا و ضبط ترانه‌های فارسی نیز در استودیوی وزارت فرهنگ و هنر صورت پذیرفت. صداگذاری نهایی فیلم که به صورت استریوفونیک ۶ بانده بود، در کشور آلمان انجام شد.

در نسخه دوبله شده فیلم اشکها و لبخندها، سه نوع آواز وجود دارد:

۱- آوازهایی که ترجمه و دوبله نشدند، مثل آوازهای اول و آخر فیلم و آواز «از هر کوهی، بالا برو» که مادر روحانی در صومعه برای قوت قلب دادن به ماریا می‌خواند. کسمایی در این‌باره می‌گوید:

«... فارسی شدن بعضی آوازها هم خوش آیند نبود، به همین جهت اصلاً از آن صرفنظر شد. مثل آواز مادر روحانی. به هرحال قسمتهایی که قابلیت بیشتری برای برگرداندن به فارسی را داشت، انتخاب کردیم»

۲- آوازهایی که کاملاً ترجمه و به فارسی خوانده شده‌اند مثل همهٔ آوازهایی که بچه‌ها در آن حضور دارند.

۳- یک آواز هم (در اتاقک شیشه‌ای باغ) با حالتی بین دکلمه و گفتار متن اجرا شده و آواز اصلی زیر آن شنیده می‌شود. کسمایی دربارهٔ این آواز چنین توضیح می‌دهد:

«آواز اتاقک شیشه‌ای یک آواز عاشقانه بود که به شکل فارسی مطلوب از کار درنمی‌آمد اما تماشاگران می‌بایست معنایش را در می‌یافتند. به همین دلیل ترجمه‌اش با آن شکل، رویِ تصویر و صدای اصلیِ پائین آمده، قرار گرفت.»

کریم فکور

کریم فکور شاعر، ترانه سرا و روزنامه نگار مطرح پیش از انقلاب بود

شعرهای فارسی که برای ترانه‌های فیلم اجرا شد، توسط «کریم فکور» سروده شده بود. او که از ترانه سرایان موفق آن دوران بود، ترانه‌های فارسی را بر اساس شعرهای اصلی و ریتم موسیقی و لحن و حالتِ آوازهایِ اصلی فیلم نوشت و این ترانه‌ها، توسط هنرجویان هنرستان عالی موسیقی و زیر نظر «تورج نگهبان» اجرا شد. اعضای این گروه موسیقی که توسط «عنایت رضایی» رئیسِ وقتِ اپرای تهران برای این منظور انتخاب شده بودند به این شرح است:

مدیر دوبلاژ (زنده یاد علی کسمایی)

گویندگان:

ماریا (جولی اندروز): «زنده یاد ژاله کاظمی»

کاپیتان فون تراپ (کریستوفر پلامر): «ابوالحسن تهامی‌نژاد»

بارونِس اِلسا شرایدر (النور پارکر): «رفعت هاشم‌پور»

ماکس (ریچارد هایدن): «خسرو خسروشاهی»

رولف (دانیل تروهیت): «مهدی آژیر»

لیزل فون تراپ، بزرگترین دختر خانواده (شارمین کار): «زهره شکوفنده»

یکی از پسرها: «خسرو شکوفنده»

یکی دیگر از پسرها: «شهرام شکوفنده»

دو تا از دخترها: «منیژه نویده»

یکی دیگر از دخترها: «شهین صحت نژاد»

گرتل، کوچکترین دختر خانواده (کیم کاراث): «ناهید امیریان»

خوانندگان:

سودابه صفاییه: خوانندگی بجای «ماریا» (جولی اندروز)

نازیلا زندکریمی: خوانندگی بجای «لیزل، دختر بزرگ خانواده» (شارمین کار)

رشید وطن‌دوست: خوانندگی بجای «کاپیتان فون تراپ» (کریستوفر پلامر)

همایون معزی مقدم: خوانندگی بجای «رولف» (دانیل تروهیت)

سیمین قدیری: خوانندگی بجای یکی از دخترها

آزیتا آزرمی: خوانندگی بجای یکی از دخترها

نسرین آزرمی: خوانندگی بجای یکی از دخترها

شمسی شادمند: خوانندگی بجای یکی از دخترها

خسرو شکوفنده: خوانندگی بجای یکی از پسرها

شهرام شکوفنده: خوانندگی بجای یکی از پسرها

ناهید امیریان: خوانندگی بجای «گرتل» (کیم کاراث)

*دو - دو شب نخوابیدم

ر - روی ماهت دیدم

می - می خوام بیاد بارون

فا - فال می گیرم اکنون

سل - صلح خیلی بهتره

لا - لادن دل می بره

سی - سیرم دیگر از تو

خیز و یا من ادا کن...

هرگز تصور نمی‌کردم زمانی خواهد رسید که اثر جاودانه کریم فکور که در سنین کودکی و با تمام شور و نشاط کودکانه در گوشه و کنار خانه پدری در راهروها و حیاط مدرسه و هنگام بازیها و شادیها با دوستانم در کوچه و خیابان می‌خواندم ، به شیوه خودم تنظیم و به نگارش دراورم تا قابلیت یادگیری و نواختن برای همه افراد و در همه گروه‌های سنی فراهم سازد.

شما میتوانید نت اشکها و لبخندها را در جلد دوم مجموعه سه جلدی آموزش پیانو عباس رجبی و همینطور در کتاب آموزش ۳۰ قطعه برای ملودیکا عباس رجبی دریافت و بنوازید.

برای ثبت سفارش به شماره زیر در واتس اپ پیام دهید: ۰۹۳۹۹۸۵۲۹۴۱

کتاب سی قطعه برای ملودیکا

مجموعه آموزشی پیانو عباس رجبی