محمدباقرخان استرآبادی، سرکردهٔ ایل انزان ،در مازندران بود.
وی در یکی از سفرهای ناصرالدین شاه به مازندران با دلاوری شیری را از پا درآورد و لقب شیرکش گرفت و در رکاب شاه به پایتخت آمد و به سمت ایشیک آقاسی باشی منسوب شد.[نیازمند منبع]
خدیجه خانم، یکی از ندیمه های همسر ناصرالدین شاه (شکوهالسلطنه) بود و کار تدریس و آموزش کودکان درباری را نیز انجام میداد واز زنان باسواد آن دوران بهشمار میآمد که لقب ملاباجی داشت.
محمدباقر با ملاباجی آشنا شد و از شاه اجازهٔ ازدواج با او را گرفت و با هم ازدواج کردند و به روستای نوکنده، از روستاهای بندرگز از توابع استرآباد، رفتند.
بیبی (۱۲۳۶) و برادرش حسینعلی در نوکنده به دنیا آمدند.
مادر او، خدیجه خانم، علاقهای به تداوم ازدواجش نداشت؛ زیرا باقرخان پنج همسر دیگر هم داشت. خدیجه پس از مدتی موفق میشود خانهٔ همسر را با دو فرزندش (بیبی و حسینعلی)، به بهانهٔ زیارت کربلا ترک کند، اما از کربلا به تهران رفته و مجدداً به دربار بازگشت و به عنوان ملاباجی دربار مشغول شد. دو سال بعد محمدباقرخان در اختلافات قومی کشته شده و خدیجه دیگر هرگز به مازندران باز نگشت.
بیبی خانم توانست نزد مادرش آموزش ببیند و درس بخواند و از این امتیاز برخوردار بود که هم بتواند دنیای درون حرمسرا را مشاهده کند و هم دنیای بیرون را تجربه نماید.
فضای این دوره به شدت مردسالارانه بود و تفکرات زنستیزانه در جامعه غالب بود.
جمعی از خانواده بیبیخانم، ایستاده از راست به چپ: حسینعلی وزیری، بدری وزیری، آقا بزرگ ملاح، مهلقا ملاح، حسنعلی وزیری، مهیندخت، خسرو ملاح نشسته از راست به چپ: اسدالله تاروردی، خدیجه افضل وزیری، مهرانگیز ملاح
بیبی در دربار درس میخواند و بزرگ میشود تا آن که با افسر جوانی از اهالی قفقاز که به تهران مهاجرت کرده بود، به نام موسیخان وزیراف آشنا شد. این دو به هم علاقهمند شدند و چون خدیجه باجی با وصلتشان مخالف بود بیبی از خانه میگریزد و در ۲۲سالگی با موسی خان وزیری ازدواج کرد.
این ازدواج منجر به تولد هفت فرزند شد که علینقی وزیری (از موسیقیدانان برجسته)، حسن وزیری (از نقاشان برجسته) و خدیجه افضل وزیری از جمله این فرزندان هستند.
میگویند بیبی خانم استرآبادی زود ازدواج کرد و با همه عشق و علاقهای که به همسرش داشت، زندگی مشترکشان کوتاه بود و همسرش که تحمل و ظرفیت زنی اهل فکر و علم و دانش را نداشت با دختر خدمتکاری ازدواج کرد.
کتاب معایب الرجال نوشته بی بی خانوم استرآبادی
بیبیخانم استرآبادی یا بیبیفاطمه استرآبادی از نویسندگان دوران مشروطه است. او در روزنامههای حبل المتین، تمدن و نشریه مجلس مقاله مینوشت و با نام بی بی امضا میکرده است.
بیشتر مقالات او در دفاع از آموزش دختران است.
بیشتر شهرت بیبیخانم استرآبادی به خاطر کتاب معایب الرجال است که به طنز و در پاسخ به تادیبالنسوان نوشتهاست. او را نخستین زن طنزنویس ایران میدانند.
اما کتاب معایب الرجال، در رد کتاب تادیب النسوان نوشته شد که در آن فردی ناشناس، احتمالا از شاهزادگان قاجار، به مردان پند و اندرزهایی برای
تربیت زنان می آموخت.
از آن جمله:
زن مانند کودک باید توسط مرد تربیت شود/ زن نباید از مرد چیزی بخواهد، مگر آنکه مرد خودش لطف کند......
بیبیخانم در کتاب معایب الرجال آوردهاست:
نه هر مردی از هر زنی فزونتر است و نه هر زنی از هر مردی فروتر»
«انواع و اقسام از خواص و عوام زن و مرد خوب و بد هر دو میباشند، صفات حمیده و رذیله از همه قسم مشاهده میشود. اگر باید تربیت بشوند باید همه را بنمایند؛ و تربیت هم موقوف به تمام قوانین تمدن و تدین ملیه و دولتیه و شرعیه و عرفیه کشوریه و لشکریه میباشد.»
بی بی خانم با هدف آموزش دختران پس از فراغت از تربیت فرزندانخود در ۵۰ سالگی با تلاش های فراوان موفق شد نخستین مدرسه دخترانه ایران را با نام «مدرسه دوشیزگان» در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی (دوران مشروطه) تاسیس کند.
در تاریخ مبارزه با تبعیض جنسی و روشنگری زنان، موضوع تأسیس اولین مدرسه دخترانه از جایگاه و اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. این امکان که در ابتدا در اختیار خانوادههای مرفه بود با تلاش و پیگیری زنان گسترش یافت و موضوع آموزش و پرورش طیف وسیعی از دختران و زنان را شامل شد.
اولین مدرسه دخترانه ایران کار خود را با این اعلان در روزنامه ها آغاز کرد: «مدرسه جدید موسوم به دبستان دوشیزگان نزدیک دروازه قدیم محمدیه بازارچه حاجی محمد محسن افتتاح شده است.
این مدرسه حیاطی است بزرگ و اتاقهای متعدد با تمام لوازمات مدرسهای.
از برای افتتاح این مدرسه پنج معلمه تعیین شده است که هر کدام یک درس میدهند از قبیل نخست نامه، مشق قلم، تاریخ ایران، قرائت، کتاب طباخی، قانون، مذهب، جغرافیا، علم حساب. بر حسب قوه هر دختر و خانمی این علوم تدریس میشود. به علاوه اتاقی هم معین شده است که در آنجا هنرهای یدی، از قبیل کاموادوزی، زردوزی، خامه دوزی، خیاطی و غیره تعلیم میشود.
تمام معلمان از طایفه اناثیه هستند و به غیر از یک پیرمرد قاپوچی مردی در این مدرسه نخواهد بود. شاگرد از هفت الی دوازده سال قبول میشود. اتاق ابتدایی ماهی پانزده قران، اتاق علمی ماهی 25 قران. به فقرا تخفیف داده میشود. هردو نفر شاگرد یک نفر مجاناً قبول میشود. امید است که در وطن عزیز ما هزاران از این مدارس افتتاح شود.»
مه لقا ملاح نوه بی بی خانوم استرآبادی، مادر محیط زیست ایران
تاسیس نخستین مدرسه دختران در ایران با موجی از مخالفت ها، حتی در بین مشروطه خواهان روبرو شد.
مه لقا ملاح رییس موسسه مبارزه با آلودگی محیط زیست و نوهی دختری بیبیخانم به دویچهوله میگوید: « این مدرسه خیلی سر و صدا راه انداخت. امام جماعت مسجد عبدالعظیم پای منبر گفته بود که کلمه دوشیزه شهوتانگیز است، وای بر ملتی که مدرسه دوشیزگان داشته باشد! سایر ملاها نیز علیه مادربزرگم اقدام کردند. آقا سیدعلی شوشتری اعلامیه چاپ کرد و نوشت این مدرسه مال زنی است که مفاسد دینیه دارد. خانهاش محل اجتماع هنرمندان است و در آن تار میزنند.»
صدای تار این خانه از پنجه کلنل علینقیخان وزیری پسر بزرگ بیبی برمیخاست. پسر دیگر او حسنعلی ملاح نقاش بود و دو دخترش افضل و مولود نیز همراه مادر به آموزگاری میپرداختند. خانم افضل وزیری، بعدها از فعالان حقوق زنان شد.
در نهایت، پس از اعتراضات فراوان که در یکی از آنها حتی بخشی از مدرسه، که در حقیقت منزل بی بی خانم بود به آتش کشیده شد،
مدرسه دوشیزگان به دلیل مخالفت سنتگرایان و دینپرستان سرانجام تعطیل شد. بیشتر مشروطهخواهان و نمایندگان مجلس، از بیم تبدیل شدن این مخالفتها به یک بحران سیاسی سکوت پیشه کردند. مخبرالسلطنه هدایت، وزیر معارف وقت در پاسخ به شکایت بیبی گفت: صلاح در این است که مدرسه تعطیل شود.
خدیجه افضلی دختر بی بی خانوم استرآبادی، نویسنده و روزنامه نگار
از راست به چپ خدیجه افضلی(دختر بی بی خانوم) مه لقا ملاح و مهرانگیز ملاح (دو نوه بی بی خانوم استرآبادی)
بیبی خانم در سال ۱۳۰۰ فوت میکند اما دیدگاه مترقی او به نسلهای بعدی و فرزندانش منتقل میشود. یکی از فرزندان او «کلنل علینقلی وزیری» موسیقیدان، پایه گذار ارکستر ملی و هنرستان موسیقی و دیگری نقاش مشهور «حسن وزیری» است. «مه لقا ملاح» موسس جمعیت مبارزه با آلودگی محیط زیست و از فعالان زن پیشگام ایرانی نیز از نوههای بیبی خانم استرآبادی است.
در باره زندگی و کوششهای اجتماعی او کتابها و مقالات زیادی نوشته شدهاند. در این میان میتوان از کتاب "بیبی دلاورِ"، نوشته افسانه نجمآبادی نام برد که در آمریکا منتشر شده است.
افسانه نجم آبادی
بی بی خانم استرآبادی یا بی بی فاطمه استرآبادی زنی از روستای نوکنده، از پیشگامان احقاق حقوق زنان و از اولین فعالین حقوق زن در ایران بود. حدود ۳۰ درصد از قوانینی که اکنون در حمایت از زنان در قانون اساسی کشور ما وجود دارد، حاصل تلاش های بی بی خانم استرآبادی در بیش از یک قرن پیش است.