رباب (Rabab) از جمله قدیمیترین سازهای زهی مضرابی (زخمهای) ایران است و گستردگی صدای رباب تقریبا یک اکتاو و نیم است.
نواختن «رباب» بیشتر در شرق و جنوب شرق کشورمان رواج دارد .
خاستگاه آن خراسان ، سیستان و بلوچستان و همچنین افغانستان میباشد وبیش از یک هزار سال قدمت دارد ؛ نام پارسی آن «رواده» میباشد.
گفته شده این ساز توسط شخصی بنام «نتن خان» که در قرن ۱۶ میلادی در دامنههای پامیر بدخشان میزیسته ، مجددا طراحی شده است.
بدنه این ساز دو کاسه ای است و در ساخت آن، چوب، پوست، زه یا نخ نایلون به کار رفته است .
«رباب» با آرشه یا کمان نواخته می شده اما به مرور زمان، تغییر پیدا کرده و با مضرابی که «شهباز» نام دارد، نواخته می شود.
این ساز از ۴ قسمت اصلی:
- شکم
- سینه
- دسته
- سر
و برخی اجزای کوچکتر ساخته میشود وتمام قسمتهای آن معمولا از چوب یک تکه است.
تعداد سیمهای رباب ۳یا ۶ سیم جفتی است که هر جفت با یکدیگر و هم صوت کوک می شود.
«شکم» به جعبه ای با شکل خربزه گفته میشود که روی آن پوسته ای از پوست بزغاله کشیده شده و روی پوسته نیز خرک کوتاه قرار گرفته است.
«سینه» به جعبه مثلث شکلی گفته می شود که جلوی آن کمی گرد است و از جنس چوب می باشد. در کناره های سینه، هفت گوشی قرار گرفته که سیم تقویت صدا، دور آن کشیده شده است. در کناره دیگر، پنجره ای دایره ای شکل ساخته شده است. روی دسته های نسبتاً کوتاه ساز، ده دستان بسته شده و در سطح بالا و پایین جعبه، سه گوشی قرار گرفته است.
نوازنده رباب اهل افغانستان
رباب به صورتی که امروزه در گروهنوازی شهرها متداول است سازی است که غالبا از چوب گردو یا توت و چوبهای سخت دیگر ساخته میشود و تارهایش توسط استاد «محمد عمر» تغییراتی کرده و از نایلون است.
رد این ساز قدیمی را می توان در ادبیات، حجاری ها و حکاکی روی ظروف قدیمی دنبال کرد.
نوازنده خوزستانی رباب با یک سیم
امروزه نواختن این ساز در «خوزستان» رواج بیشتری دارد و کولیهای عربزبان خوزستان به آن ربابه هم میگویند.
«رباب خوزستانی» سازی یک سیمه و از نوع زهی آرشهای است که معمولا روی کاسه آن، پوست بره میکشند.
این ساز صدایی محزون دارد و تنها به صورت تکنوازی مورد استفاده قرار میگیرد. معمولاً نوازنده رباب، خود نقش خوانندگی را نیز بر عهده دارد.
ساز رباب در دو نوع ملی و محلی وجود دارد و از ربابی که با عنوان ساز ملی معرفی میشود برای موسیقی دستگاهی ایران و از ربابهای محلی برای موسیقی فولک و محلی استفاده میشود.
«رباب» را هم میتوان به صورت عمودی در دست گرفت و با آرشه نواخت (مثل کمانچه) و هم مانند تار و سه تار با زخمه زدن به سیمها. در بیشتر گروه نوازیها آن را به صورت افقی روی زانو میگذارند و با مضراب مثل عود و تار مینوازند.
ربابی که امروزه در گروه نوازی شهرها متداول است سازی است که غالبا از چوب گردو یا توت و چوبهای سخت دیگر ساخته میشود و اجزای اصلی آن عبارتاند از کاسه، سینه، دسته، سرپنجه و برخی اجزای کوچکتر. تمام قسمتهای ساز رباب معمولا از چوب یک تکه ساخته میشود.
رباب به دو نوع هجده تار و پنج تار تقسیم می شود.
نوع هجده تار آن در بلوچستان، افغانستان و تاجیکستان رواج دارد. صدای آن بم است و در تکنوازی ها و گروه نوازی ها استفاده می شود.
رباب پنج تار، نوع خاصی از رباب است که در محافل ذکر درویشان استفاده میشود.
این نوع رباب بدنه ای کشیده و نسبتاً بلند دارد و بخش عمده آن، یعنی کاسه، دسته، سرپنجه و تاج، یکپارچه است.
رباب پنج تار
استاد حسین قلمی
ازسازندگان به نام این ساز میتوان به استاد «حسین قلمی» اشاره کرد.
وی علاوه بر ساخت تار به ساخت قیچک، رباب، کمانچه، سه تار و دوتار همت گماشت و در سال ۱۳۸۳ موفق به دریافت درجه یک هنری (دکتری) در رشته سازسازی گردید.
و از دیگر سازندگان بنام این ساز می توان از «عیسی قادری» ، «برادران محمدی» و «قنبری مهر» نام برد.
ابراهیم قنبری مهر
افتتاح موزه موسیقی به دست «استاد قنبری مهر» و به همراه «استادشجریان» و دیگر هنرمندان و اساتید بنامِ موسیقی
«استاد قنبری مهر» در زمینه ساخت این ساز ابداعات بسیار موثری داشته است ؛ از جمله طراحی رباب با وسعت صدایی دو اکتاو بیشتر ، طراحی سرپنجه (جعبه گوشی) جدید برای سهولت در کوک و همچنین ساخت آن در دو سایز سوپرانو و آلتو.
رحیم خوشنواز
محمد نسیم خوشنواز
از نوازندگان رباب در افغانستان می توان به «محمد رحیم خوشنواز» و «قریشی اشاره» داشت.
«محمد نسیم خوش نواز»، نوازنده افغانستان درباره این ساز می گوید:
«برخی سازهای ایرانی ریشه از خراسان دارند و امروز فراموش شده اند، اما نوازندگان افغان، این ساز را یار و همدم خود می دانند».
در ایران نیز می توان به استاد بیژن کامکار، سعید اشتری، علی توکلی، سیاوش الهی نیا و استاد حسین علیزاده اشاره کرد.
بیژن کامکار
بیژن کامکار میگوید:
«رباب پس از ۱۳۰۰ سال به موسیقی ایران بازگشت.
پس از حمله اعراب به ایران بسیاری از سازهای اصیل ایرانی یا از ایران رفتند یا به بسطنشینی افتادند و اگر الان بخواهیم تکنیک نواختن چنگ را به ایران بازگردانیم باید برویم و از روسها این تکنیک را بگیریم. یا اگر بخواهیم عود را به ایران برگردانیم باید تکنیک نواختن آنرا از جمیل بشیر، منیر بشیر و مارسل خلیفه عرب بیاموزیم »
و در پایان
«رباب» ساز و آواز «سعدی»، «حافظ» و «مولانا» است و رد پای آن را در ابیات و سروده این اساتید می توان پیدا کرد؛
رباب و چنگ به بانگ بلند می گویند که هوش و گوش به پیغام اهل راز کنید (حافظ)
من دوش به کاسه رباب سحری می نالیدم ترانه کاسه گری (مولانا)