شاید بدون تلاش «میرزا عبدالله فراهانی» موسیقی ایران به دست فراموشی سپرده میشد. در تاریخ پرفراز و نشیب چندهزار ساله تاریخ موسیقی ایرانی حدود دو سده است که موسیقی دستگاهی به عنوان موسیقی رسمی و ملی ایران شناخته شده و ردیف، اصلیترین نقش را در سیستم آموزشی و حفظ و اشاعه این موسیقی به عهده داشته است.
«میرزاعبدالله فراهانی» اولین کسی بود که گوشهها و نغمههای ایرانی را از جای جای این سرزمین گردآوری نمود و بصورت هفت دستگاه موسیقی ایرانی ارائه داد.
غلامحسین فراهانی
میرزا عبدالله، دومین فرزند آقا علیاکبر فراهانی(بعد از میرزا حسن) بود و در سال ۱۲۲۲ در شیراز زاده شد.
وی نخستین آموزشهای خود را نزد برادر بزرگترش میرزا حسن گذراند و پس از آن نزد پسر عمو و ناپدریش آقا غلامحسین آموزشهای خود را تکمیل کرد و به برادر کوچکتر خود آقا حسینقلی هم آموخت.
او موسيقی را با تلاش و کوشش و بسختی آموخت، درحالیکه از حسادتهای استادان زمان خود دل خوش نبود. در اثر اخلاق کریمانهی تصميم گرفت که ازین پس هر چه میشنود به خوبی فرا گيرد و دستگاهها را کامل و بینقص به ذهن بسپارد و آن چه با ذوق و همت خستگی ناپذیر کسب کرده است، در طبق اخلاص گذارده به شاگردان خود بياموزد تا ميراث گذشته را از دستبرد حوادث زمان، مصون نگاه داشته و عيناً به آیندگان تحویل دهد.
میرزا عبدالله دیده بود که استادان قدیم نمیخواستند معلومات خود را به دیگران بياموزند. اوضاع زمانه این حس بدبينی را در آنها برانگيخته بودکه مبادا شاگرد جای معلم را بگيرد و مقام استاد از بين برود و از طرفی چون خودشان رنج برده و گنج به دست آورده بودند، نمیخواستند آن را به رایگان از دست بدهند.
موسیقی سنتی ایران مبتنی بر ردیف است و مجموعهای از ملودیهای قدیمی است که توسط استادان در طی نسلها به دانش آموزان واگذار شده است.
با گذشت زمان، تفسیر خود هر استاد، ملودیهای جدیدی را در این مجموعه شکل داده و به آن افزوده است، که ممکن است نام آن استاد را به همراه داشته باشد.
وی با تجدید نظر در دستگاههای دوازده گانه موسیقی ملی ایران و ادغام بعضی از آنها با هم، هفت دستگاه کامل و مجزا پدید آورد. این هفت دستگاه توسط سه تن از شاگردانش به نامهای «میرزا نصیر»، «فرصت شیرازی» و «مهدیقلی هدایت» طی هفت سال نتنویسی شد.
ردیف هفت دستگاه او توسط «علینقی وزیری» در مدت یکسال و نیم که به حضور میرزا میرفت مستقیما از روی پنجه او به خط نت نوشته و نت دستگاه چهارگاه به کتابخانه هنرستان موسیقی اهدا شده و امروز در دسترس میباشد و مابقی به هنگام سفر وزیری به اروپا در سال ۱۲۹۷ مفقود شد. ولی خوشبختانه چند صفحه ی گرامافون از آثار او مانند: ابوالچپ، نوروز عرب و بیات شیراز ضبط شده است.
علی اکبر شهنازی
ردیف میرزا عبدالله قدیمی ترین ردیفی است که هنوز هم برای بسیاری از دانش آموزانی که مایل به یادگیری موسیقی ایرانی هستند، آموزش داده میشود.
از آنجاییکه «ردیف های میرزا عبدالله» شامل ملودی های زیادی است که از قبل و گذشتهها جمع آوری شده بود، از شهرت بسزایی برخوردار است.
یکی از قابل توجه ترین نوازندگان ردیف، استاد «علی اکبر شهنازی» بود.
نفرات نشسته از راست عبارتند از:
حسین کریم کور و قلی خان (نوازندگان کمانچه)، سماع حضور که دستش را روی پاهایش گذاشتهاست،
محمدصادقخان (سرور الملک) که رئیس گروه نوازندگان دربار بود و عصایی در دست دارد،
آقا حسینقلی و میرزا عبدالله (نوازندگان تار)،
آقا مطلب پسر محمدصادقخان نوازنده سنتور،
و آقا غلامحسین (نوازنده کمانچه و پدر سماع حضور، که سازی ابداعی شبیه کمانچه در دست دارد
نفرات ایستاده از راست عبارتند از:
ابراهیم کربلایی سعید،
میرزا ابوالقاسم ضرب گیر (خواننده)،
یوسف خان معیری (خواننده)
و عبدالله پسر کوچک محمدصادقخان (پسر نوجوان)
میرزا عبدالله در تهران در محله امامزاده یحیی و سپس در خیابان عینالدوله کلاس درسی ترتیب دادکه جوانان و علاقه مندان در آن شرکت میکردند.
ولی بر اثر تحریکات، مخالفان به خانهاش ریختند و با شکستن وسایل تعلیم بساط درسش را تعطیل کردند. با این حال او تا دم مرگ دست از تعلیم نکشید و حتی دربستر بیماری با سهتار قطعاتی بهعنوان یادگار به شاگردان برجسته خود تعلیم میداد.
از جمله شاگردان برجسته او میتوان «غلامحسین درویش» (درویش خان)، «میرزا مهدیخان صلحی» (منتظم الحکما)، «حسین هنگآفرین»، «مهدی قلی هدایت»، «فرصت شیرازی»،«ابوالحسن صبا», «اسماعیل قهرمانی», «سیدحسین خلیفه»، «سید حسین خلیفه»، «مهدیخان صلحی»، «سید مهدی دبیری»، «محمد ایرانی مجرد» و «احمد عبادی»را نام برد.
آقا حسینقلی فراهانی، میرزا عبدالله فراهانی
او مردی درويش بود و کنج فراغت و مصاحبت ياران صميمی را به مجالس مهمانی ترجيح میداد و دور از اغيار، برای خودش و نه برای خودنمائی و جلب منفعت مادی ساز میزد و از نواختن لذت میبرد.
میرزا عبدالله به حسن خوی و سخاوتی که در آموختن دانستهها به شاگردان روا میداشت شهرت زیادی داشت و وارث حقیقی پدر خود بود.
در امر آموزش، حوصلهی بسيار بخرج میداد چنانکه اشخاص کماستعدادی هم که به کلاس او میآمدند مايوس نمیشدند و استاد با صبر و بردباری با آنها کار میکرد و هرگز طالبان موسيقی را دلسرد و نااميد نمینمود.
نقل است که به شاگردان خود توصیه میکرد که «باید مضراب مثل چکش بلند شود و مثل پنبه به سیم بخورد».
پروفسور ژان دورینگ (موسیقیدان و خاورشناس)
میرزا عبدالله تنها در سال ۱۲۸۴ صفحاتی را با همکاری کمپانی گرامافون ضبط کرده است و تنها آثار شنیداری از وی میباشد.
در ابتدا در مجموعهای به نام «گنج سوخته» به کوشش «فرهنگ رجایی» و بعدها به صورت تکمیل شده در مجموعهای به نام «گلبانگ سربلندی» به کوشش «بهمن کاظمی»، «هرز پوراحمد» و «مهدی فراهانی» منتشر شد.
صفحات موسیقی باقیمانده جملگی در دستگاه ماهور هستند و با تار نواخته شده است.
یک صفحه نیز در دستگاه همایون اجرا شده که «حاجی احمد کاشی» با ضرب او را همراهی کرده است.
دو صفحه دیگر بدون آواز است، یکی در آذربایجانی و دیگری مقدمهای در ماهور است.
با آنکه آثار ضبط شده از او در سن ۶۵ سالگی است ولی پنجهٔ او روان و قطعات را به راحتی اجرا کردهاست.
کتاب «ردیف سازی موسیقی سنتی ایران» شامل ردیف میرزا عبدالله به روایت «نورعلی برومند» و نتنویسی «ژان دورینگ» در سال ۱۳۷۰ با ترجمهٔ پیروز سیار به زبان فارسی، توسط انتشارات سروش منتشر شد.
سید حسین خلیفه (نوازنده تار)
شاگردان میرزا عبدالله
١– سيد حسين خليفه
در کلاس استاد، سمت جانشينی داشته و مشقهای شاگردان ديگر را روان میکرده و مدتی هم شاگرد آقا حسينقلی بوده است.
٢– دکتر مهدی صلحی (منتظم الحکما)
در نواختن سه تار مهارتی به سزا داشته و پس از فوت ميرزا عبداالله همهی شاگردان، او را جانشين استاد خود میدانستند
منتظم مدتی هم شاگرد محمد صادقخان بوده و به همين جهت در رديف او ، آثاری از این استاد ديده می شود.
۳– اسماعيل قهرمانی
فرزند ابراهيم, تفنگدار ناصرالدین شاه بود که شاه او را (ارمن) خطاب میکرده است.
۴– سيد علی محمدخان مستوفی
در تار از شاگردان ميرزاعبداالله و ميرزا حسينقلی و در نقاشی شاگرد کمال الملک بود وخط نستعليق و تحریر را هم بسيار خوب می نوشت.مردی اهل دانش و ذوق و از مستوفيان معروف بود که در آخر عمر سفری هم به اروپا رفت و در آنجا نيز به نواختن ویولن آشنا شد ولی متاسفانه عمرش کوتاه بود و در سال ١٢٧٦ قبل از اینکه به پنجاه سالگی برسد در تهران وفات یافت. فرزند بزرگش سيد باقردبيری (بيان السلطان) نيز ذوق موسيقی و خط را از پدر ارث برد و نزد ميرزا عبداالله به نواختن تار مشغول بود.
شاگردان ميرزاعبداالله ردیف پائين از راست : 1-علی اکبر روحانی (محب السلطان) ٢-جواد عبادی فرزند بزرگ ميرزاعبداالله ٣-ميرزاعبداالله (استاد) 4-سيد حسين خليفه ردیف بالا از راست : 1-مرتضی صبا 2-غلامحسين خان 3- رضا هندمی 4-اسمعيل قهرمانی ٥-ناصرخان
فرزندان میرزا عبدالله جواد عبادی و احمد عبادی
احمد عبادی فرزند میرزا عبدالله
احمد عبادی (فرزند میرزا عبدالله) در دورهای که سهتار به خاطر حجم کمِ صدا رو به فراموشی بود، این ساز را در رادیو معرفی کرد.
وی با موسیقیدانانی همچون رضاقلیمیرزا ظلی، غلامحسین بنان، حسین قوامی، محمدرضا شجریان، فرامرز پایور، حسن زیرک، حسن کسایی و علی تجویدی همکاری داشت.